شرح حال و شهادت امام حسن عسگری علیه السلام
شرح حال و شهادت امام عسکری (ع)
امام حسن عسکری علیهالسلام فرزند امامهادی علیهالسلام و نام مادر گرامیشان «حدیث» است.
ایشان در 8 ربیعالثانی 232 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشودند
و در 8 ربیعالاول سال 260 به شهادت رسیدند.
به دلیل حضور و حصر ایشان به همراه پدر گرامیشان در سامراء که پادگان نظامی خلافت عباسی بود آن دو امام به عسکریین مشهور شده بودند.
دشمن به منظور زیر نظر داشتن دائمی حضرت،از ایشان خواسته بود حضور خود را در سامرا، به طور مداوم به آگاهى حكومت برساند؛
چنان كه آن حضرت هر دوشنبه و پنجشنبه مجبور بود در دارالخلافه حاضر شود.
(شیخ طوسى، الغيبه، ص 129)
در دورهای که حضرت را به شدت زیر نظر داشتند، برخی از شیعیان هنگامی که حضرت برای حضور در دارالخلافه از خانه بیرون میآمدند
با بهانههای مختلف در بین راه حضرت را ملاقات میکردند.
(اربلی، كشفالغمة، ج 2، ص 413)
آوردهاند که روزی شیعیان منتظر بودند که حضرت را ببینند تا به ایشان سلام کنند.
نامهای از حضرت برای آنان فرستاده شد که كسى بر من سلام و حتى اشاره هم به طرف من نكند؛ زيرا كه در امان نيستيد.
(قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 439)
حضرت در چند نوبت به زندان نیز افتادند
خلفا دستور میدادند که بیشترین سختگیری در زندان بر حضرت گرفته شود،
اما هرکس که زندانبان حضرت میشد، اخلاقش با حضرت نیکو میشد.
یکی از زندانبانهای حضرت میگفت:
دو تن كه آنها را بدترين مردم مىدانستم بر او مأمور كردم؛
ولى آنان چنان تحت تأثير امام عسكرى قرار گرفتند كه در عبادت و نماز به حد والايى رسيدند.
(شیخ مفید، الارشاد، ص 334)
امام همواره در زندان روزها روزهدار
و شبها مشغول نماز بودند.
(علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 50، ص 314)
سرانجام در دوران خلافت معتمد عباسی، روز اول ماه ربیعالاول سال 260 هجری قمری، سم در حضرت در حالی که فقط 28 سال داشتند، اثر کرد و بعد از هشت روز در هشتم ربیعالاول همان سال به شهادت رسیدند.
(طبرسی، إعلام الورى، ج 2، ص 151)
شیخ طوسی نقل میکند که ابوسهل نوبختی گوید:
در لحظات شهادت امام عسکری دیدم
که قدح آب در دستان مبارکش میلرزید و به دندانهای ثنایایش میخورد.
پس قدح را زمین گذاشت و خادم را فرستاد تا حضرت مهدی را از اتاق مجاور نزدش بیاورد.
همین که نگاه امام به او افتاد، گریه کرد و فرمود:
ای سید اهل بیت من! به من آب بده که من عازم به نزد پروردگار خویشم.
پس وجود مقدس امام زمان، قدح آب را به دست گرفت و پدر را سیراب کرد
و لحظاتی بعد امام عسکری علیهالسلام چشم از دنیا فرو بست.
(منتهیالآمال جلد 2 صفحه 734)
مرحوم شیخ صدوق از ابوالأدیان روایت کرده که وقتی بدن مطهر حضرت را مهیای نماز کردند، جعفر برادر امام عسکری را دیدم که ایستاد تا نماز بخواند.
ناگاه دیدم طفلی گندمگون و مجعدموی مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و فرمود: ای عمو! عقب بایست که من برای نماز بر پدر خود از تو سزاوارترم.
جعفر رنگش پرید و عقب ایستاد و ایشان بر پدر نماز خواند و او را کنار امام هادی علیهالسلام دفن فرمود.
احمد بن عبيدالله میگوید:
وقتى امام عسكرى علیهالسلام به شهادت رسید، صداى شيون و فرياد همه جا را فرا گرفت.
مردم فرياد مىزدند: ابنالرضا رحلت كرد.
آنگاه براى تدفين آماده شدند و بازار به حال تعطيل درآمد.
پدر من (وزير معتمد عباسى)، بنىهاشم، شخصيتهاى نظامى و قضايى و منشيان و مردم به سوى جنازه هجوم آوردند. آن روز در سامرا قيامتى برپا بود. (كمالالدين، ج 1، ص ۴۳)
آرامش
آرامش نتیجه سه عبارت است!
تجربه دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا
اغلب ما با سه عبارت زندگی میکنیم
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
در حالی که آفریدگار
گذشته را عفو
امروز را مدد
فردا را کفایت میکند
محبت امام رضا علیه السلام
یا امام رضا (ع) شما مرا چقدر دوست دارى؟
مردى به حضرت رضا عليه السّلام عرض كرد كه اندازه ى حُسن خلق چقدر است؟ فرمود همان را كه براى خودت از مردم انتظار دارى همان را براى مردم بگوئى ، سپس عرضكرد پس اندازه ى توكل چقدر است؟ فرمود به جز از خدا از هيچ كس نترسى ، عرضكرد من دوست دارم بدانم كه شما مرا چقدر دوست دارى فرمود: مراجعه ى به دلت كن به بين تو مرا چقدر دوست دارى من هم همان اندازه تو را دوست دارم.
ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 325
مهدی جان
آثار صبر
آثار صبر
◾ ثبات و اطمينانِ نفس
◾ مضطرب نشدن موقعِ وقوع بلاها و مصائب
◾مقاومت در برابر حوادث و سختي ها
طوريكه:
◾ خاطر فرد پريشون نشه!
◾ تعادل و آرامش قبلي اي كه داشت از بين نره!
شكايت نكنه!
◾ و اعضا و جوارحش رو نسبت به هرگونه حركتِ نابهنجار كنترل كنه!
پس به عبارتي؛ صبر ميشه:
پيروزيِ عقل و شعور و دلِ آدم (قوه ي عاقله كه باعث و عاملِ دين است)
به هوي و هوس و قوه ي شهويه (شهوت)